ببر


ببر

ببر (به انگلیسی: Panthera Tigris)‏ جانوری در خطر انقراض از تیرهٔ گربه‌ایان است که طول قامت آن به ۳٫۳ متر و وزن آن به بیش از ۳۰۰ کیلوگرم می‌رسد و بزرگ‌ترین گونه از این تیره به شمار می‌رود. این جانور دارای بدنی عضلانی و پاهایی بسیار نیرومند است. بدن ببر دارای موهای بلند و برّاق به رنگ نارنجی، همراه با خط‌های سیاه عمودی می‌باشد. جثّهٔ ببرهای نر بزرگ‌تر از ببرهای ماده است و همچنین موهای روی گونهٔ ببر نر بلندتر از ببر ماده می‌باشد.  ادامه مطلب ...

گلابی

گلابی

گُلابی، اَمرود،[۲] اَرمود،[۳](فارسی شرقی:امروت و ناک) درختی است گلدار از رده دولپه‌ای‌ها، از خانواده گلسرخیان و از زیر خانواده مالیده(Maloideae) می‌باشد.

در این جنس حدود ۳۰ گونه وجود دارد که بعضی از گونه‌های معروف شامل communis، persica, pyrifolia, syriaca و ussuriensis وجود دارد. گلابی معمولی یا گلابی اروپایی از گونه communis می‌باشد که میوه‌های آبدار با دانه‌های سنگی دارد و اغلب شکل کشیده دارد.  ادامه مطلب ...

سیب

سیب

سیب یک میوه درختی سردسیری از خانواده گلسرخیان است که انواع مختلفی دارد، مانند سیب گلاب(Gala appleسیب سرخ، سیب سبز و سیب وحشی. این میوه خوش عطر و طعم حاوی مقدار زیادی پتاسیم، سدیم، کلسیم، برم و فسفر و مقادیر زیادی ویتامین آ و ب می‌باشد.  ادامه مطلب ...

اسب

اسب

اسب، با نام علمیEquus ferus caballus،[۱][۲] یکی از دو زیرگونه‌های اسب وحشی (Equus ferus) است. این جانور پستاندار و فَردسُم است و به تیره اسبیانتعلق دارد. فرگشت اسب از ۴۵ تا ۵۵ میلیون سال پیش به این سو آغاز شده است، گذشتهٔ اسب‌های بزرگ و تک‌سم امروزی به جانورانی کوچک‌جثه و چندسم باز می‌گردد. نزدیک به ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد انسان تلاش کرد تا اسب را اهلی کند. گمان بر این است که تا سال ۳۰۰۰ پیش از میلاد اسب‌های اهلی در جاهای گوناگونی از زمین حضور داشتند. اسب‌های زیرگونهٔ caballus اهلی شده‌اند، اگرچه بسیاری از آن‌ها در طبیعت آزاد زندگی می‌کنند. البته اسب‌هایی وجود دارند که هرگز اهلی نشده‌اند؛ برای نمونه اسب شوالسکی تنها زیرگونه‌ای است که واقعاً تاکنون وحشی باقی‌مانده است.

اندام‌های اسب به گونه‌ای است که به آن اجازه می‌دهد بی درنگ سرعتش را در برابر درندگان بالا برد. اسب توان بالایی در نگه داشتن تعادلش در هنگام دویدن دارد، همچنین می‌تواند بی درنگ خود را آمادهٔ نبرد یا فرار از دشمن کند. اسب‌ها می‌توانند به صورت ایستاده یا نشسته بخوابند. دوران بارداری اسب ماده (مادیان) نزدیک به یازده ماه است. نوزاد اسب که کُرّه نام دارد اندکی پس از آنکه به دنیا آمد می‌تواند روی پاهایش بایستد و بدود. بیشتر اسب‌های اهلی در میانهٔ دو تا چهار سالگی زیر زین یا مهار (برای درشکه) تمرین می‌بینند. اسب در پنج سالگی کاملاً بالغ می‌شود و می‌تواند میان ۲۵ تا ۳۰ سال نیز عمر کند.

نژاد اسب بسته به خوی جانور، دارای سه دستهٔ مهم است: اسب‌های سرزنده یا «پُرحرارت» که می‌توانند در سرعت‌های بالا داشته باشند، اسب «خونسرد» مانند اسب‌های بارکشی و پونی که برای کار سنگین و سرعت کم مناسبند، و «اسب‌های خون‌گرم» که از ترکیب دو نژاد دیگر بدست آمده‌اند که برای سواری‌های با هدف ویژه آموزش می‌بیند و در اروپا معمول هستند. امروزه بیش از ۳۰۰ گونه اسب در جهان وجود دارد که هرکدام برای هدف ویژه‌ای پرورش می‌یابند.

انسان و اسب در موردهای گوناگونی به صورت رقابتی یا غیر رقابتی با هم اندرکنش دارند؛ مانند کار به صورت اسب پلیس، کشاورزی، کارهای تفریحی و درمانی. از دیرباز اسب‌ها در میدان‌های جنگ کاربرد داشته‌اند و به همین دلیل فن‌ها و ابزارهای سوارکاری و کنترل اسب بسیار گسترده‌اند. محصولات بسیاری از اسب بدست می‌آید که از آن جمله می‌توان به: گوشت، شیر، مو، استخوان، پوست و برداشت مواد دارویی از ادرار مادیان باردار اشاره کرد. انسان‌ها برای اسب‌های اهلی، خوراک، آب، پناهگاه، مراقبت‌های پزشکی و نعل فراهم می‌کنند.

 
ادامه مطلب ...

گاومیش

گاومیش

طبق آمار فائو در سال ۲۰۰۰ تعداد گاومیش جهان ۱۵۸ میلیون راس بود که حدود ۱۵۳ میلیون آن در قاره آسیا و بقیه در سایر نقاط دنیا زندگی می‌کنند. گاومیش در بسیاری از کشورهای جهان یافت می‌شود ولی مهم‌ترین محل پرورش آن قاره آسیا و بخصوص شبه قاره هند است. گاومیش در اقتصاد بسیاری از کشورها جایگاه ویژه‌ای دارد و تعداد و پراکندگی جغرافیایی آن هر سال در حال افزایش است از این حیوان برای شخم زدن مزارع بارکش حمل و نقل کارهایی مانند آن استفاده می‌شود. در ایتالیا بیش از ۱۰۰ هزار گاومیش شیرده وجود دارد که در مجتمع‌های صنعتی نگه‌داری می‌شود. پنیر موزارلا از شیر این حیوان تهیه می‌شود.

طبق آمار سال ۱۳۸۸ جمعیت گاومیش در ایران ۴۵۹ هزار راس بوده است. (برآورد جهت گاومیش ایران سال ۱۳۸۸)[۱]


طبقه بندی گاومیش براساس محیط زیست[ویرایش]

الف) گاومیش باتلاقی

دارای قدرت و توان بیشتری برای تحمل شرایط سخت می‌باشد علاقه زیادی به آب تنی و توقف در آب دارد و آب گل‌آلود را ترجیح می‌دهند.

در این تیپ وزن بدن به طور متوسط در ماده ۴۰۰ و در جنس نر به ۵۰۰ کیلوگرم یا بیشتر می‌رسد. از نظر ژنتیکی گاومیش‌های این تیپ ۴۸ کروموزونی (۴۸ = n2) هستند رنگ اغلب سیاه است و نوار کم رنگی در ناحیه گردن بالای سینه دارد ولی رنگ قهوه‌ای هم دیده می‌شود.

ب) گاومیش رودخانه‌ای

این گروه از گاومیش‌ها آب‌تنی در آب‌های جاری و شفاف را دوست دارند و بیشتر در خاورمیانه پرورش داده می‌شوند. رنگ غالباً سیاه گاهی همراه با لکه‌های سفید در نقاط گوناگون بدن، در این تیپ رنگ خاکستری و قهوه‌ای و بندرت سفید هم دیده می‌شود. وزن در جنس نر ۳۰۰ تا۷۰۰ کیلوگرم و در جنس ماده ۲۵۰ تا ۶۵۰ است.

کالبدشناسی گاومیش[ویرایش]

۱- دستگاه گوارشی

گاومیش نیز مانند گاو چهار معده‌ای و نشخوار کننده‌است. ساختمان دستگاه گوارشی آن به جز در قسمت زبان و کبد به گاو شبیه‌است. زبان گاو میش کوتاه تر و پهن تر و پرزهای روی زبان نیز کوتاه تر و نرم تر است در نتیجه زبان گاومیش هنگام لمس کردن صاف تر و نرم تر احساس می‌شود. کبد گاومیش بزرگ‌تر، گردتر، ضخیم‌تر از کبد گاو و لب پایینی آن مانند کبد گوسفند هرمی شکل است.

با آنکه دستگاه گوارشی گاومیش و گاو تقریباً شبیه‌است دستگاه گوارشی گاومیش از نظر فیزیولوژیکی کارآمدتر است زیرا حجم و چین خوردگی‌های آن بیشتر از گاو است.

بررسی‌ها نشان داده‌است تعداد و تراکم پزرهای شکمبه نگاری در گاومیش بیش از گاو است و نوع و تعداد میکروارگانیزم‌های موجود در شکمبه این حیوان با گاو تفاوت دارد و به همین دلیل گاومیش غذاهای فیبری را بهتر هضم می‌کند.

۲ـ دستگاه تولید مثل

اندام‌های تولید مثل در گاومیش نر شبیه گاو نر است با این تفاوت که کیسه بیضه و بیضه‌ها و gland penis گاومیش از گاو بسیار کوچک‌تر است. تعداد کوتیلدون‌های رحم گاومیش کمتر ولی رحم بزرگ‌تر است و قوام بیشتری دارد.

خصوصیات دیگر[ویرایش]

ضخامت پوست گاومیش دو برابر پوست گاو است و با افزایش سن بر ضخامت پوست افزوده می‌شود.

فیزیولوژی تولید مثلی[ویرایش]

الف ـ بلوغ جنسی در گاومیش نر و ماده بر اساس نژاد و نوع مدیریت ۲ تا ۳ سال است.

ب ـ سیکل جنسی ۱۹ تا ۲۸ روز با طول مدت حدود یک روز است.

دوره آبستنی[ویرایش]

دوره آبستنی در گاومیش باتلاقی ۳۲۵ تا ۳۳۰ روز و در گاومیش رودخانه‌ای ۳۰۰ تا۳۲۰ روز است. فاصله مطلوب بین دو زایمان متوالی ۱۲ تا ۱۳ ماه است. دوره شیردهی گاومیش در حدود ۳۰۰ روز است.

مراحل زایمان[ویرایش]

زایمان در گاومیش کاملاً شبیه زایمان گاو است با این تفاوت که در ۹۰ درصد از موارد زایمان در گاومیش به صورت ایستاده‌است.

ویژگی‌های تولید مثلی در گاومیش نر[ویرایش]

گاومیش نر در دو سالگی آماده جفتگیری است و تا ۶ ـ۷ سال می‌تواند از آن بهره گرفت.

تلقیح مصنوعی[ویرایش]

امروزه تلقیح مصنوعی در گاومیش به طور گسترده‌ای استفاده می‌شود بخصوص در مر اکز صنعتی. آمیزش گاو و گاومیش به دلیل ژنتیکی امکان پذیر نیست زیرا گاومیش ۴۸ تا ۵۰ کروموزومی است درصورتی که گاو ۶۰ کروموزوم دارد.

سازگاری گاومیش[ویرایش]

بیشتر جمعیت گاومیش‌های دنیا در آب و هوای گرمسیری و نیمه گرمسیری متمرکز شده‌اند و تعداد کمی از آن‌ها در آب و هوای سرد آسیا و اروپا زندگی می‌کنند. مطالعات تازه‌تر حاکی از آن است که به رغم سازش و عادت پذیری این حیوانات با آب و هوای گرمسیری و نیمه گرمسیری به خوبی خود را با مناطق سرد آسیا و اروپا سازگار می‌کند.

ویژگی‌های رفتاری و جایگاه پرورش گاومیش[ویرایش]

گاومیش علاقه زیادی به آب‌تنی در استخر، رودخانه و گودالهای آب دارد و معمولاً پس از مدتی چرا خود را به آب می‌رساند و در آن غوطه ور می‌شود.

گاومیش برای فرار از حشرات موذی نیز به آب پناه می‌برد و با آغشته کردن سطح بدن به گل و لای خود را از آسیب آفتاب و حشرات گزنده در امان نگه می‌دارد. محققان بر این باورند که در صورتی که دام به طریقی خنک شود آب‌تنی کردن برای آن ضرورت حیاتی ندارد.

تحمل گاومیش در برابر گرمای شدید و نور مستقیم آفتاب کم است و تابش مستقیم خورشید آن‌ها را کاملاً آشفته و پریشان می‌کند. تغییرات شدید و ناگهانی دمای محیط نیز بر حیوان آثار ناگواری دارد و ممکن است به بیماری پنومونی (ذات الریه) و حتی مرگ منجر شود. بنابراین هنگام طراحی نگهداری گاومیش باید بر این موضوع توجه کرد و از هر راهی که امکان دارد از تغییر شدید آب و هوای محیط بر حیوان جلوگیری کرد تا به تدریج با هوای جدید سازگار شود.

گاومیش با گاو در چرا رقیب نمی‌باشد چون گاو انتخابی عمل می‌کند در صورتی که گاومیش همه نوع علفی را می‌خورد. پس این دو نوع دام تکمیل کننده هم هستند گاومیش حیوانی پر خور است و مناطق نیمه گرمسیری و مرطوب برایش مناسب است.

خلق و خو و رفتار گاومیش[ویرایش]

با آن که ظاهر گاومیش خشن و زمخت است خوی بسیار آرامی دارد و براحتی می‌توان آن را کنترل کرد. گاومیش نسبت به رنگ قرمز حساسیت دارد و معمولاً به دوشش یک نفر عادت می‌کند.

گاومیش نر بالغ بسیار شرور و خطرناک است و کنترل آن سخت و غالباً غیر ممکن است که برای مهار کردن آن را اخته می‌کنند یا با قرار دادن حلقه در بینی مهار می‌کنند.

گاومیش بر خلاف گاو توانایی لگدپرانی به طرفین را ندارد و همچنین مانند گاو به آسانی آشفته یا پریشان نمی‌گردد. طبیعت آرام تحمل و پایداری گاومیش در انجام دادن کارهای سنگین این حیوان را به کلید و راهگشای اقتصادی روستایی کشورهای آسیایی تبدیل کرده‌است.

گاومیش بطور متوسط روزانه ۵/۶ لیتر شیر تولید می‌کند در حال حاضر رکوردهای شیر گاومیش‌های ایران در مرکز اصلاح نژاد دام کشور در کرج متوسط تولید kg ۱۲۰۰ در یک دوره شیر دهی ۲۰۰ روز را نشان می‌دهد.

تغذیه گاومیش[ویرایش]

یکی از صفات بارز و برجسته گاومیش تغذیه آن از علوفه خشبی و به مقدار زیاد است و از این نظر بر گاو برتری دارد زیرا اولاً دستگاه گوارشی گاومیش از گاو حجیم‌تر و ثانیاً چین خوردگی‌های آن بیشتر است. ثالثاًمیکروارگانیسم‌های شکمبه گاومیش از لحاظ تعداد و تنوع از گاو گسترده ترند.

با توجه به آن که گاومیش را هم بصورت سنتی و هم صنعتی نگه داری می‌کنند سیستم‌های متفاوتی برای تغذیه به آنها طراحی شده که عبارت‌اند از:

۱ ـ سیستم تغذیه گسترده

در این سیستم گاومیش در مزارع مرتفع باتلاق مرداب و... تغذیه می‌کند معمولاً خود به دنبال غذا می‌رود در صورتی که مراتع خوب و سرسبز باشد در عرض دو تا چهار ساعت چریدن شکمبه خود را پر می‌کند.

۲ ـ سیستم تغذیه متمرکز

در این سیستم تغذیه دام در محوطه دامداری صورت می‌گیرد و در جایی کاربرد دارد که مزرعه، مرتع یا چراگاه در دسترس نباشد.

۳ـ سیستم تغذیه نیمه متمرکز

این سیستم آمیزه‌ای از دو سیستم قبلی می‌باشد و مهم‌ترین خوراک دام علوفه باقی‌مانده مزارع است که با مقادیر متفاوتی از غلات و دانه‌های روغنی تکمیل شده‌است.

انواع فراورده‌های گاومیش[ویرایش]

شیر: گاومیش حدود ۶/۵٪ از کل شیر جهان را تامین می‌کند. شیر گاومیش از نظر چربی از شیر گاو غنی‌تر و دارای ماده خشک کمتر و بین میزان درصد لاکتوز با شیر گاو متفاوت زیادی نسبت املاح شیر گاومیش و پروتئین شیر گاومیش از شیر گاو بیشتر است.

گوشت: درصد گوشت و لاشه گاومیش به علت داشتن شکمبه حجیم و بزرگ، سر توپر و سنگین، درصد استخوان بیشتر، درصد چربی بیشتر در لاشه و کپل نسبتاً کم رشد و ضعیف و پوست ضخیم کمتر از درصد گوشت و لاشه گاو گوشتی است.

پوست: گاومیش پوستی ضخیم دارد برای تهیه دستکش چرمی ضخیم و تسمه‌های چرمی، زیره کفش، زین اسب و چرم ضد آب استفاده می‌شود.

ضخامت موی گاومیش دو برابر گاو است و برای تهیه برس و قلم مو استفاده می‌شود.

تراکم مو در گاومیش نسبت به گاو کمتر است و با افزایش سن تراکم آن کمتر نیز می‌شود.

شاخ: برای تهیه دکمه شانه، دسته چاقو و چتر و عصا، آلات موسیقی و وسایل تزئینی استفاده می‌شود. در هندوستان در صنایع دستی استفاده می‌شود.

فضولات: کود گاومیش از بهترین کودها برای حاصل‌خیزی زمین‌های زراعی و به ویژه پرورش قارچ است. در برخی روستاها از فضولات گاومیش برای تولید گرما به عنوان ماده سوختی استفاده می‌شود.

نیروی کار: در بسیاری از نقاط دنیا ماشین جای گزین خوبی برای دام نیست و حتی غیر اقتصادی است و در این صورت گاومیش برای شخم‌زنی و باربری استفاده می‌شود.

مهم‌ترین بیماری‌های گاومیش[ویرایش]

تب برفکی ـ طاعون ـ شاربن علامتی ـ سل ـ بروسلوز ـ آبله ـ اسهال ویروسی گاو فاسیولوز ـ ننیازین ـ سارکوسیت ـ تیلریوز ـ بابزیوز ـ کوکسیدیوز و بیماری‌های انگلی ناشی از بند پایان مانند جرب ـ کنه ـ شپش ـ ورم پستان و غیره

کهکشان

کهکشان

کهکشان‌ها سامانه‌هایی بزرگ و با اندازه و مرزی مشخّص هستند که از ستاره ها، بقایای ستاره‌نماها (شبه ستاره‌ها)، ماده تاریک، گازها و گرد غبارهای میان ستاره‌ای که با نیروهای گرانشی به گرد هم آمده‌اند، تشکیل یافته‌اند. کوچکترین کهکشان‌ها دارای پهنایی برابر با چند صد سال نوری، شامل نزدیک به ۱۰ میلیون ستاره هستند. بزرگترین کهکشان‌ها تا ۳ میلیون سال نوری پهنا دارند و شامل بیش از ۱۰۰۰۰۰ میلیارد ستاره هستند. ماده تاریک در اخترشناسی و کیهانشناسی، ماده ای فرضی

تصویر مادون قرمز هسته مرکزی کهکشان راه شیری
تصویر کهکشان کوتوله ان‌جی‌سی ۴۴۴۹ که توسط تلسکوپ هابل ثبت شده‌است
تصویر کهکشان بیضی شکل و غول پیکر ESO 325-G004
نگاره شبیه سازی شده از یک سیاه‌چاله

است که چون از خود شید(نور) (امواج الکترومغناطیسی) گسیل یا بازتاب نمی‌کند، نمی‌توان آن را مستقیماً دید اما از اثرات گرانشی موجود بر روی اجسام مرئی، همانند ستاره‌ها و کهکشان‌ها، می‌توان به وجود آن پی برد. درک و تجسم ماده تاریک آسان نیست اما در دانش ستاره شناسی حائز اهمیت است

بزرگی، ویژگی‌ها، ریخت شناسی، دسته بندی[ویرایش]

نام کهکشان به انگلیسی: Galaxy برگرفته شده از ریشه یونانی آن Galaxias به معنی شیری است و کهکشان راه شیری به انگلیسی: Milky Way galaxy ریشه این نام می‌باشد. کهکشان‌ها از دید بزرگی و شمار ستاره‌ها دارای طیف گسترده‌ای هستند، کهکشان‌های کوتوله در نزدیک ۱۰ میلیون ستاره [۶] و کهکشان‌های غول آسا تا سقف ۱۰۰ تریلیون ستاره [۷] دارند،[۸] کلیه ستارگان یک کهکشان در مدار خود، به دور مرکز تراکم کهکشان می‌گردند. کهکشان‌ها ممکن است از جندین سامانه ستاره‌ای، خوشه‌های ستاره‌ای و ابرهای میان ستاره‌ای جورواجور تشکیل شده باشند. خورشید یکی از ستارگان کهکشان راه شیری است؛ منظومه شمسی یا سامانه خورشیدی دربرگیرندهٔ زمین و همه اجزاء آن است که همگی در مدارشان به گردخورشید می‌چرخند. اشکال کهکشان‌ها بر پایه شیوه‌ای دسته بندی می‌شود که برپایه شیوه دسته بندی ستاره شناس آمریکایی، ادوین هابل (۱۸۸۹-۱۹۵۳)، شکل یافته‌است. درباره فراگشت(تکامل) کهکشان‌ها داده‌های استوار کمی در دست است. تنها داده مورد اطمینان این است که کهکشان‌ها میلیاردها سال پیش به گونهٔ توده‌ای از ابرهای گازی و غباری بوجود آمدند. از دید تاریخی و پیشینه، کهکشان‌ها با توجه به شکل ظاهریشان دسته بندی شده‌اند که بیشتر این کار با بررسی ظاهر وریخت شناسی آنها انجام گردیده‌است. شکل متعارف کهکشان‌ها بیضی شکل است [۹] که برش مقطع پهنایی آن‌ها همانند یک بیضی نورانی است.کهکشان‌های مارپیچی دارای سطح مقطعی شبیه یک صفحه گرد هستند که این صفحات توسط بازوهای پر گرد وغبار در کنار هم قرار گرفته‌اند. گروهی دیگر از کهکشان‌ها اشکال ناهم‌گون و غیر معمول دارند که به کهکشان‌های بی قاعده معروف هستند. دانش انتظام شکلی آنها بیشتر ناشی از کشش گرانشیکهکشان‌هایی است که در همسایگی آنها جای دارند. این چنین کنش و واکنش‌هایی که میان کهکشان‌های مجاور رخ می‌دهد، ممکن است درپایان به درهم آمیختگی آنها بیانجامد و به صورت ضمنی، به طور قابل ملاحظه‌ای باعث افزایش تشکیل و صف آرایی مجموعه ستارگانی گردد که کهکشان‌های ستاره پاش نامیده می‌شوند. همچنین می‌توان کهکشان‌های ستاره پاش را که عاری از یک ساختار منسجم اند، به کهکشان‌های بی قاعده نیز نسبت داد.[۱۰] بیشتر از ۱۷۰ میلیارد کهکشان در کائناتی که توسط بشر قابل مشاهده‌است، وجود دارد.[۱۱] اکثر کهکشان‌ها قطری بین ۱۰۰۰ تا ۱۰۰،۰۰۰ پارسک دارند [۱۲](هر پارسک معادل ۳۱ تریلیون کیلومتر می‌باشد). کهکشان‌ها بیشتر با فاصله میلیون‌ها پارسک و حتی مگاپارسک از یکدیگر جدا افتاده‌اند. [۱۳] فضای بین کهکشان‌ها با گاز پر شده‌است البته با چگالی کمتر از یک اتم در متر مکعبدرصد بالایی از کهکشان‌ها به صورت سلسله مراتبی از ستاره‌ها مرتبط هستند و به ظاهری خوشه شکل سازماندهی شده‌اند و سرانجام خوشه‌های ستاره‌ای غول آسا را تشکیل می‌دهند. این ساختارهای غول آسا بیشتر به غالب صفحات و رشته‌هایی قرار گرفته‌اند که پیرامون آنها را خلاء لایتناهی پوشانده‌است. [۱۴] درک این موضوع که ماده تاریک ۹۰ درصد جرم اکثر کهکشان‌ها را تشکیل می‌دهند، آسان نیست. نتایج و داده‌های دیداری بیانگر این موضوع است که سیاهچالههای ابرغول و فرابزرگ ممکن است در میانه بیشتر (نه همه) کهکشان‌ها وجود داشته باند، این سیاهچاله‌های بزرگ و پر رمز و راز دلایل بنیادین و آغازین واکنش‌های فعال در هسته برخی کهکشان‌ها هستند. ستاره شناسان بر این باورند دست کم یک سیاهچاله در میان مرکز کهکشان راه شیری جاخوش کرده باشد.[۱۵]

گونه‌های کهکشان از دید ریخت شناسی[ویرایش]

کهکشان‌های ناهمگون یا بی قائده هیچ شکل یا ساختار سامان‌مندی ندارند، آنها دارای جرم بیشتری از کهکشان‌های دیگر هستند و بیشتر ستارههای موجود در آنها دارای طول عمر کم و درخشان می‌باشند. با وجود اینکه بسیاری از کهکشان‌های ناهمگون در بر گیرنده نواحی تابان گازی هستند که ستارهها در آنها ساخته می‌شوند، بیشتر گاز میان ستاره ای کهکشان‌ها بایستی فشرده شوند تا ستارههای تازه‌ای بسازند. نزدیک به پنج درصد از هزار کهکشان درخشان را کهکشان‌های نهمگون تشکیل می‌دهند. این در حالی است که یک چهارم کهکشان‌های شناخته شده نیز کهکشان‌های ناهمگون هستند.

کهکشان‌های مارپیچی دارای بازوهایی هستند که شکلی مارپیچی در پیرامون بر آمدگی میانه‌ای یا هسته، قرصی ایجاد می‌کنند که چرخش هسته با چرخش بازوهای آن همراه می‌شود. جوان‌ترین ستارههای کهکشان‌های مارپیچی در بازوهای کم توده یافت می‌شوند و ستاره‌های کهن بیش تر در هسته فشرده جای دارند. کهن‌ترین ستاره‌ها در هاله‌های کروی پراکنده جای دارند و پیرامون قرص کهکشانی را فرا گرفته‌اند. این بازوها همچنین دارای غبار و گاز فراوانی هستند که منجر به ساخته شدن ستارههای تازه می‌شود.

یک کهکشان مارپیچی میله‌ای دارای یک هسته برآمدگی میانه‌ای کشیده شده و میله‌ای شکل است. همزمان با چرخش هسته این طور به نظر می‌رسد که در هر سوی هسته یک بازو نیز می‌چرخد. برخی ستاره شناسان بر این باورند که کهکشان راه شیری نیز یک کهکشان مارپیچی میله‌ای است. شکل کهکشان‌های مارپیچی و کهکشان‌های مارپیچی میله‌ای از کهکشان‌های با برآمدگیهای میانه‌ای بزرگ با بازوهای نه چندان به هم پیوسته تا کهکشاهای با برآمدگی‌های مرکزی کوچک و بازوهای آزاد متغیر است. اگر چه کهکشان‌های مارپیچی و مارپیچی میله‌ای پیش از این به عنوان دو گونه کهکشان جدا دسته بندی می‌شدند، ولی امروزه ستاره شناسان آنها را همانند می‌دانند.

کهکشان‌های بیضوی از دید شکل، از شکل بیضی‌گون (شبیه توپ راگبی) تا شکل کروی متغیر هستند و اشکالی میان این دو نیز یافت می‌شوند. به وارونهٔ کهکشان‌های دیگر که نوری آبی از ستارههای فروزان و کم عمر منعکس می‌کنند، کهکشان‌های بیضوی زرد رنگ دیده می‌شوند. علت این امر ایستادن ساخته شدن ستاره‌ها در این کهکشان‌ها می‌باشد که در نتیجه کمابیش همهنور آنها از ستاره‌های غول سرخ که دارای طول عمر زیادی هستند به دست می‌آید. [۱۶]

ریشه شناسی واژه کهکشان (Galaxy)[ویرایش]

واژهٔ galaxy از galaktikos یا kyklos یا galaxias گرفته شده‌است و معنای آن «راه منحنی شکل شیری رنگ» است. این دگرگونی به دلیل ظاهر دیده شده کهکشان راه شیری در آسمان است. این ریشه شناسی واژه از یک افسانه کهن یونانی گرفته شده‌است، هنگامی که زئوس پسر نوزاد هرکول را که بوسیله یک بانوی فنا پذیر زاده شده بود در میان سینه‌های همسرش که هرا نام داشت، قرار داد تا او شیر خدایی را بنوشد و درپایان فنا ناپذیر شود، پس از اینکه هراازخواب بیدار می‌شود نوزادی را می‌بیند که در حال نوشیدن شیر است، زن نیز از ترس کودک را از سینه اش به دوردست پرت می‌کند و فواره ای از شیر بهآسمان پاشیده می‌شود که سرانجام نوار شیری رنگ و درخشانی پدید می‌آید که ما امروزه به آن راه شیری می‌گوییم.[۱۷] در ادبیات واژه Galaxy با حرف G بزرگ تعبیر کهکشان راه شیری است، تا کهکشان ما را از میلیاردها کهکشان دیگر جدا کند. عبارت راه شیری (Milky Way) نخستین بار در مجموعه شعری بنام خانه شهرت در سال ۱۳۸۰ میلادی به دست یک شاعر انگلیسی به نام Chaucer به کار برده شد. [۱۸]هنگامی که ویلیام هرسچل مبادرت به فهرست کردن اجرام آسمانی کرد، او از عبارت ابر مارپیچی برای کهکشان ام-۳۱ بهره برد. این اجرام بعدها تحت عنوان «ممالک بی کران هزارگونه ستارگان» تعبیر شدند و زمانی فاصله نجومی و باورنکردنی این اجرام درخشان آسکار شد لقب «جزائر کائنات» به آنها داده شد. البته چون کائنات به همه جهان هستی (عالم) و همگی اجرامی که در آن جای دارند گفته می‌شود و همچنین همگی این کائنات شناخته نشده‌اند، لذا عبارت «جزائر کائنات» به کهکشان تغییر نام داد. [۱۹]

کهکشان راه شیری[ویرایش]

کهکشان راه شیری کهکشانی است که ما زمینیان در آن زندگی می‌کنیم. این کهکشان به شکل نوار درخشانی که آسمان را دور می‌زند و با استوای سماوی ۶۳ درجه زاویه می‌سازد. در شب‌های تاریک بدون ماهبا چشم غیر مسلح دیده می‌شود.

تصویری از بازوهای کهکشان راه شیری[۲۰]

ضخامت این نوار که در حقیقت مقطع کهکشان از دید خورشید می‌باشد ناهمگون بوده و اندازه پهنای آن میان ۳ تا ۳۰ درجه متفاوت است. روشنایی و پهنای نوار کهکشان در سمت صورت فلکی قوس بیشتر می‌باشد و در شب‌های تابستان بیشتر خودنمایی می‌کند دلیل این مسئله این است که میانه کهکشان راه شیری در این سمت جای دارد و زمانی که به صورت فلکی قوس نگاه می‌کنیم در واقع به قسمت‌های درونی آن نگاه می‌کنیم که شمار ستاره‌ها و سحابیهایآن بیشتر است. کهکشان راه شیری یک کهکشان مارپیچی با چند بازو می‌باشد. حتی با یک تلسکوپ کوچک می‌توان میلیون‌ها ستاره آن را دید که البته این ستارگان همه متعلق به بازوی جبار (یا بازوی محلی) هستند. ناهمگونی‌هایی که در کهکشان می‌بینیم ناشی از وجود ابرهای گازی و غباری تیره کننده (سحابی تاریک) هستند. کهکشان راه شیری به همراه دو کهکشان مارپیچی آندرومدا و کهکشان سه گوش و نزدیک به سی کهکشان کوتوله خوشه محلی کهکشانی را ساخته‌اند. کهکشان‌های کوتوله بر گرد سه کهکشان بزرگ مجموعه در حال چرخش بوده ودر حقیقت اقمار این کهکشانها به شمار می‌آیند.خورشید به همراه سامانه خود در فاصله حدود ۲۴۰۰۰ تا ۲۸۰۰۰ سال نوری از میانه کهکشان جای دارد و هر ۲۵۰ میلیون سال یک بار گرد مرکز آن می‌چرخد. با بررسی ۲۸ ستاره که در نزدیکی میانه کهکشان جای دارند آشکار شده که سیاهچاله ای با جرم نزدیک به ۴ میلیون برابر جرم خورشید در آنجا جای دارد. با توجه به قانون سوم کپلر درباره دو جسمی که دور هم می‌چرخند که در آن بیان می‌شود جرم جسم بزرگتر (که در اینجا همان کهکشان راه شیری است) بر حسب جرم خورشید برابر است با حاصل تقسیم توان سوم اندازه مدار جسم کوچکتر (که در اینجا خورشید است) بر حسب واحد نجومی بر توان دوم دوره چرخشی آن بر حسب سال و با توجه به اینکه خورشید در فاصله حدود ۸۰۰۰ پارسکی از مرکز کهکشان قرار دارد و دوره چرخش آن به گرد مرکز کهکشان در حدود ۲۲۵ میلیون سال است، جرم کهکشان در حدود ۹۰ میلیارد برابر جرم خورشید بدست می‌آید. این شماره با متمرکز کردن جرم همه موادی از کهکشان که درون مدار خورشید جای دارند در مرکز کهکشان بدست آمده‌است. طبیعی است که مقداری از جرم کهکشان هم در بیرون از مدار خورشید قرار دارد. یعنی این شماره، جرم این مواد را نشان نمی‌دهد. برای اندازه گیری جرم همه کهکشان از اندازه گیری سرعت ستاره و گازهایی که در فواصل دوری از مرکز کهکشان قرار دارند بهره برده می‌شود. دانشمندان دریافته‌اند که موثرترین راه اندازه گیری جرم کهکشان پژوهش در طول موجهای رادیویی است چرا که این امواج کمتر تحت تاثیر گازها و غبارهای درون کهکشانی هستند و با بررسی آنها می‌توان به مشاهده مواد دورتری پرداخت. با این روش دانشمندان توانسته‌اند به نموداری از جرم موادی که در فواصل متفاوتی از مرکز کهکشان هستند دست پیدا کنند. این نمودار با نام نمودار چرخشی شناخته می‌شود. با کمک این نمودار آشکار شده که جرم کهکشان در بارهٔ ۱۵۰۰۰ پارسکی از میانه کهکشان نزدیک به ۲۰ میلیارد برابر جرم خورشید است. این گستره خوشه‌های کروی و بازوهای کهکشان را نیز در بر می‌گیرد. ممکن است گمان کنید برای اجرامی که فاصله آنها تا میانه کهکشان از این فاصله بیشتر باشد مطابق آنچه در سامسانه خورشیدی رخ می‌دهد شتاب آنها رو به کاهش باشد. بر پایه اندازه گیری‌ها مشخص شده که اینطور نیست، یعنی سرعت این اجرام از آنچه که پیش بینی می‌شده بیشتر است بنابراین باید جرم بزرگتری در فواصل دورتری از ۱۵۰۰۰ پارسکی مرکز خورشید وجود داشته باشد. اکنون این جرم به وجود یک هاله تاریک (Dark halo) نسبت داده شده‌است.

کهکشان راه شیری از کنار.

بیشترین جرم کهکشان ناشی از همین هالهٔ تاریک است اما به راستی این هاله تاریک از چه ماده‌ای تشکیل شده است؟ در نظر داشته باشید واژهٔ تاریک به این معنا نیست که در محدودهٔ دیدگانی طیف مشاهده نمی‌شوند بلکه این مواد در همهٔ بازهٔ طیفی (از گاما تا رادیویی) قابل کشف نیستند. تنها به دلیل اثرات گرانشی آنها است که به وجود آن‌ها پی برده‌ایم. این مادهٔ تاریک نه از مولکول‌های هیدروژن و نه از مواد ستاره‌ای معمولی تشکیل شده‌است. سیاهچاله‌های با جرم ستاره‌ای، اجرام ماکو(MACHO) که شامل کوتوله‌های قهوه‌ای (ستارگانی که بدلیل جرم کم نتوانسته‌اند واکنش‌های هسته‌ای را شروع کنند)، کوتوله‌های سفید و کوتوله‌های سست و کم جرم سرخ می‌باشد از کاندیداهای مورد نظر می‌باشند. هم اکنون گزینه ذرات زیر اتمی نیز به فهرست مواد تشکیل دهنده ماده تاریک افزوده شده‌است. این ذرات باید دارای جرم بوده ولی برهم کنش بسیار ناچیزی با مواد معمولی داشته باشند. یک دسته از این مواد با نام ذرات جرم دار با برهمکنش سست شناخته می‌شوند. پیشینیان ما نیز هزاران سال پیش به وجود این نوار نقره‌ای رنگ در آسمان پی بردند. بسیاری از اقوام باستان بر این باور بودند که این نوار راهی است که در گذشتگان با گذر از آن به جهان دیگر مهاجرت می‌کنند. اقوامی دیگر باور داشتند که این نوار، پدیده‌ای خدایی است که شب‌ها خود را محافظانه بر روی جامعه انسانی می‌گستراند. [۲۱] راه شیری یک مجموعه پهناور از بیش از ۲۰۰ میلیارد ستاره، سیاره، خوشه و گرد و غبار است. خورشید ما و سامانه خورشیدی نیز بخشی از این کهکشان اند. راه شیری یک کهکشان مارپیچی است، از دید هابل نوع آن اس-بی یا اس-سی و یکی از اعضا گروهی محلی، است که این گروه خود دربرگریرنده کهکشان راه شیری، ابرهای ماژلانی، آندرومدا و بسیاری دیگر از کهکشان‌های کوچک است. رصدهای اخیر نشان می‌دهد که راه شیری، یک کهکشان مارپیچی برزگ با جرمی بیش از ۷۵۰ میلیارد برابر جرم سامانه خورشیدی (منظومه شمسی) و قطری نزدیک به ۱۰۰،۰۰۰ سال نوری می‌باشد. ستاره شناسان استرالیایی یک بازوی کیهانی اضافی را در کهکشان راه شیری کشف کردند که مانند یک مرز گازی ضخیم به دور این کهکشان بزرگ کشیده شده‌است. این ستاره شناسان امیدوارند که این یافته‌ها در نگارگری یک تصویر بهتر از کهکشان راه شیری که سیاره زمین نیز در آن جای دارد سودمند باشد. این مرز گازی شکل که ۶۵۰۰ سال نوری پهنا دارد نشان داد که ساختار کهکشان راه شیری همانند دیگر کهکشان‌ها است. این کهکشان‌ها دارای بازوهای مارپیچی گازی هستند که فراسوی بازوهای مارپیچی ستاره‌ای میانه‌ای گسترده شده‌اند. به باور ستاره شناسان کهکشان راه شیری دارای ۴ بازوی متشکل از هیدروژن، گردوغبار و ستاره هاست که بیرون از مرکز آن می‌چرخند. این مرز گازی که تازگی‌ها کشف شده ۶۰۰۰۰ سال نوری از میانه کهکشان راه شیری فاصله دارد. گاز در پیرامون این کهکشان وجود دارد؛ اما یک ساختار گازی در آن نقطه وجود ندارد. این مرز گازی در دوردست‌ترین جای کهکشان جای دارد و واپسین چیزی است که پیش از ناپدید شدن کهکشان دیده می‌شود. این پژوهش‌گران درحال پژوهش روی گاز هیدروژن در صفحه یا دیسک کهکشان راه شیری بودند که با این بازوی اضافی مواجه شدند. به باور پژوهشگران این بازوی به تازگی کشف شده با یکی از بازوهای میانه‌ای ستاره‌ای کهکشان در پیوند است.[۲۲] دموکریتوس فیلسوف یونانی (زندگی ۳۷۰ تا ۴۵۰ قبل از میلاد) بر این باور بود که نوار درخشان و نام آشنای راه شیری، که در آسمان شب نمایان است، احتمالا از ستارگانی با فاصله بسیار فراوان ساخته شده‌است. [۲۳] ارسطو (زندگی ۳۲۲ تا ۳۸۴ قیل از میلاد) بر این باور بود که راه شیری به سبب احتراق و انفجار گازهای تصاعدی و آتشین گروه بیشماری از ستارگان غول آسا و نزدیک به یکدیگر ایجادشده‌است و همچنین این احتراق در بخش فراجو در ناحیه‌ای از کیهان به همراه فعل و انفعالات سماوی رخ داده‌است.[۲۴] برای نخستین بار ابن هیثم ستاره شناس عرب (زندگی۹۶۵ تا ۱۰۳۷ میلادی)اختلاف منظر (دید گشتراه شیری را اندازه گیری و مشاهده کرد.[۲۵]

کهکشان آندرومدا[ویرایش]

کهکشان آندرومدا-M۳۱ بزرگترین کهکشان در گروه کهکشان‌های محلی است و در فهرست چارلز مسیه M۳۱ نامگذاری شده‌است. این کهکشان در فاصله ۲٬۵۵۵٬۰۰۰ سال نوری جای دارد. گروه کهکشان محلی شاملM۳۱،M۳۲،M۳۳،M۱۱۰ و کهکشان راه شیری است. این جرم آسمانی با چشم غیرمسلح دیده می‌شود. برای نخستین بار به دست عبدالرحمن الصوفی به نام ابر کوچک (Little Cloud) شناخته شده بود، در حالی که چارلز مسیه آن را در ۱۳ آگوست سال ۱۷۶۴ در کاتالوگش به ثبت رسانید. تا زمان زیادی گمان می‌شد که آندرومدا نزدیکترین کهکشان به ماست، حتی ویلیام هرشل هم این لغزش را کرد. جرم این کهکشان نزدیک به ۳۰۰-۴۰۰ میلیارد برابر جرم خورشید است. نظریه‌ها در مورد آندرومدا زمانی تغییر کرد که ادوین هابل، ستاره شناس پُرآوازه، با تلسکوپ ۱۰۰ اینچی ساخته شده در سال ۱۹۱۷ نزدیک لس انجلس توانست برای نخستین بار ستاره مشخصی را در بازوهای این کهکشان پیدا کند. این ستاره‌ها مانند ستاره‌های فراوانی هستند که در کهکشان راه شیری می‌توان پیدا کرد ولی آنها بسیار کم نور بودند.ادوین هابل همچنین سه ستارهٔ متغیر را پیدا کرد که یکی از آنها جزء متغیرهای قیفاووسی بود، متغیرهایی که تغییرات درخشندگی آنها قابل پیش بینی بود. این ستارگان و متغیرهای پیدا شده به دست ادوین هابل او را به این اندیشه وا داشت که این کهکشان نمی‌تواند یک خوشهٔ ستاره‌ای در کهکشان ما باشد، بلکه این یک کهکشان بسیار دور از ما است.

کهکشان‌های فعال و غیر عادی[ویرایش]

از همه کهکشان‌ها میزان آشکاری بازتابالکترومغناطیسی ساطع می‌شود. برخی کهکشان‌ها، به گونهٔ غیر عادی، مقادیر فراوانی تابش دارند. این کهکشان‌ها، کهکشان‌های فعال نامیده می‌شوند. انرژی آنها از منبعی با جرم بسیار زیاد اما به هم فشرده که در میانه کهکشان فعال جای دارد تأمین می‌شود. انرژی بیش تر گونه اشعه ایکس، موج رادیویی و همچنین نور است و میزان انرژی آزاد شده به اندازه‌ای زیاد است که نمی‌توان تصور کرد ستاره‌ها آنرا بوجود آورده باشند. ستاره شناسان بر این باورند که تنها جسمی که قادر است این مقدار انرژی را آزاد کند یک حفره سیاه فوق العاده پر جرم است. بنابر این، علت اینکه برخی کهکشان‌ها از جمله کهکشان خودمان انرژی کمابیش کمی آزاد می‌کنند این است که حفره سیاه میانه‌ای کوچکی را در میان گرفته‌اند. [۲۶]

کوازارها (ستاره نماها)[ویرایش]

به نظر می‌رسد که کوازارها (ستاره نماهاهسته فعال کهکشان‌های دور دست باشند. آنها درخشان‌ترین، شتابان‌ترین و دورترین اجرام شناخته شده در جهان هستند. کوازارها همانند ستارگان از سطح زمین به مانند یک نقطه نورانی خیلی ریز دیده می‌شوند. اگر چه کوازارها تنها به اندازه سامانه خوردشید (منظومه شمسی) هستند، نور برخی از آنها مسافتی نزدیک به ۱۰ میلیارد سال نوری را می‌گذراند تا به ما برسد. ما برای اینکه بتوانیم چنین اجرام دوری را شناسایی کنیم نیاز به تابش زیاد نور آنها داریم. تشعشع انرژی بعضی از کوازارها حدود ۱۰۰ برابر تشعشع کهکشان‌های بزرگ است. با گسترش جهان کوازارها که در لبه خارجی آن جای دارند بسرعت از زمین فاصله می‌گیرند. دورترین کوازارهایی که قابل رویت حدود ۱۲ میلیارد سال نوری در جهت انتهای قابل مشاهده جهان قرار دارند. به خاطر زمان زیادی که طول می‌کشد تا نورکوازارها به زمین برسد، این کهکشان‌ها ستاره شناسان را قادر می‌سازند تا جهان را در نخستین مراحل شکل گیری، مورد مطالعه قرار دهند. کوازارها فوق العاده درخشان و در عین حال بسیار مهم فشرده می‌باشند. در سنجش با گستره کهکشان راه شیری که ۱۰۰٬۰۰۰ سال نوری می‌باشد، کوازارها قطری برابر با چند روز یا هفته نوری را تشکیل می‌دهند.[۲۷]

کهکشان‌های رادیویی[ویرایش]

تمامی کهکشان‌ها، موج رادیویی، نور قابل رویت و انواع تشعشع از خودشان تولید می‌نمایند. انرژی رادیویی یک کهکشان رادیویی خیلی متراکم تر از انرژی کهکشان‌های معمولی است. این انرژی از دو قطعه خیلی بزرگ، یا ابرهای عظیم الجثه متشکل از ذرات در حال دور روشن از کهکشان‌ها تشتشع می‌یابند. این ابرهای عظیم از فوران‌های گازی که از مرکز کهکشان با سرعتی معادل یک پنجم سرعت نور خارج می‌شوند، در آسمان شکل می‌گیرند. به نظر می‌رسد که فوران این انرژی عظیم توسط یک حلقه پیوستگی صورت می‌گیرد که یک حفره سیاه خیلی متراکم را در بر می‌گیرد و در مرکز کهکشان واقع است. از هر یک میلیون کهکشان فقط یکی از آنها یک کهکشان رادیویی است. [۲۸]

تصادم کهکشان‌ها[ویرایش]

بیشتر کهکشان‌ها از کهکشان‌های همسایه خود صد هزار سال نوری فاصله دارند. به هر روی، برخی از کهکشان‌ها تا اندازه‌ای به یکدیگر نزدیک می‌شوند که نیروی گرانش دو سویه آنها اشیاء موجود در کهکشان‌ها دیگر را به پیرامون خود می‌کشد و این ماجرا باعث بوجود آمدن توده‌هایی به نام دنباله‌های کشندی می‌گردد، که این دنباله‌ها مانند پلی کهکشان‌ها را به یکدیگر وصل می‌نمایند. نزدیکی بیش از اندازه کهکشان‌ها ممکن است، همراه با تصادم آنها گردیده و به دنبال این رخداد یک دگرگونی بنیادی در شکل ظاهری آنها رخ دهد. [۲۹]

خوشه‌های کهکشانی[ویرایش]

بیشتر کهکشان‌ها جزو خوشه‌ها یا گروه‌های کهکشانی هستند که توسط نیروی گرانش در کنار هم باقی می‌مانند. کهکشان راه شیری جزو خوشه‌ای کوچک و با شکل ناهمگون است که گروه محلی خوانده می‌شود. خوشه‌های ناهمگون دربرگیرنده شمار گوناگونی از چند کهکشان یا چندین هزار کهکشان از انواع گوناگون هستند. خوشه سامان‌مند دربرگیرنده نزدیک به ۱۰۰۰ کهکشان می‌باشد که بصورت فشرده‌ای گرد هم آمده و شکل کمابیشکروی، بوجود آورده‌اند، بیشتر این کهکشان‌ها بیضوی هستند. حتی در چنین گروه بهم فشرده‌ای، کهکشان‌ها از یکدیگر صدها هزار سال نوری فاصله دارند. خوشه‌هایی که در کنار هم جای دارند، ساختارهای بزرگتری به نام ابرخوشه تشکیل می‌دهند. دورترین شیء قابل دیدن با چشم غیر مسلح در جهان صورت فلکی آندرومدا است. این کهکشان در فاصله‌ای برابر ۲٫۲ میلیون سال نوری از زمین جای دارد. نزدیکترین کهکشان‌ها به کهکشان راه شیری ابرهای ماژلانی بزرگ و کوچک می‌باشند که به ترتیب در فاصله‌ای حدود ۱۷۰٬۰۰۰ و ۱۹۰٬۰۰۰ سال نوری از زمین جای دارند. [۳۰]

گروه محلی[ویرایش]

کهکشان ما جزو خوشه کوچکی متشکل از ۳۰ کهکشان است که گروه محلی نام دارد. این گروه فاقد عضو مرکزی است، اما بزرگترین کهکشان‌ها که دارای جرم بیشتری هستند یعنی کهکشان ما و کهکشان آندرومدا مراکز دو زیر گروه هستند. پس از این دو کهکشان بزرگترین کهکشان این گروه، کهکشان مارپیچی M33 و ابر ماژلانی بزرگ می‌باشند. اعضای دیگر گروه کهکشان‌های کوچک کم نور بیضوی یا کهکشان‌های نامنظم هستند. این گروه شاید اعضای دیگری هم داشته باشد که به دلیل کم نور بودنشان تا به حال دیده نشده‌اند.[۳۱]

ابر خوشه‌ها[ویرایش]

ابر خوشه‌ها به شماری خوشه‌های کهکشانی اطلاق می‌شود که در ردیف بزرگترین ساختارهای جهان قرار دارند. هر ابر خوشه ممکن است شامل ۱۰ خوشه پر کهکشان باشد که شکل رشته درخشان مارپیچ یا نواری به خود گرفته‌اند. این ساختار شاید تا یکصد میلیون سال نوری طول داشته باشد، خوشه‌ای که ما جزء آن هستیم. یعنی گروه محلی، بخشی از ابر خوشه محلی است. این ابر خوشه شامل چند صد خوشه کهکشان می‌شود. نوارهای ابر خوشه مرزهای خلا بین ابر خوشه ها را تشکیل می‌دهند. ستاره شناسان موفق به کشف ساختاری شده‌اند که حتی از ابر خوشه ها هم بزرگتر هستند، این ساختار دیوار کبیر نام گرفت. دیوار کبیر متشکل از ابر خوشه ها و خوشه‌های پراکنده بزرگ کشیده می‌باشد. ساختار مذکور حجمی درحدود ۲۶۰ در ۷۳۰ در ۳۰ میلیون سال نوری را اشغال می‌کند. به گمان ستاره شناسان جهان شامل تعداد زیادی از چنین دیوارهایی است که در عرضی از خلا برابر با ۴۰۰ میلیون سال نوری پراکنده شده‌اند.

کهکشانخواری[ویرایش]

اغلب در قسمت مرکزی خوشه‌ای که در برگیرنده انبوهی از کهکشان‌ها است، یک کهکشان عظیم بیضوی قرار دارد. حجیم‌ترین کهکشان‌های شناخته شده در مراکز چنین خوشه‌هایی یافت می‌شوند. مشاهدات خاطر نشان می‌کنند که حجیم‌ترین کهکشان‌های چنین خوشه‌هایی به کهکشان عظیم مرکزی ملحق می‌شوند. به این فرآیند، کهکشانخواری گفته می‌شود. کهکشانخوار ممکن است بیش از یک هسته داشته باشد.

خوشه دوشیزه(سنبله)[ویرایش]

این خوشه نامنظم که حداقل از ۱۰۰۰ کهکشان تشکیل یافته‌است، ۶ میلیون سال نوری عرض و ۶۰ میلیون سال نوری طول دارد.[۳۲]

شکل برخی کهکشان‌ها و فاصله آنها تا کهکشان راه شیری[ویرایش]

نام کهکشانفاصله ([[
راه شیریصفرمارپیچی
ابر ماژلانی بزرگ۱۷۰٬۰۰۰نامنظم مارپیچی
ابر ماژلانی کوچک۱۹۰٬۰۰۰بی قائده (نامنظم)
ان. جی. سی ۶۸۲۲۱٬۸۰۰٬۰۰۰بی قائده (نامنظم)
آی. سی ۵۱۵۲۲٬۰۰۰٬۰۰۰بی قائده (نامنظم)
دبلیو. ال. ام۲٬۰۰۰٬۰۰۰بی قائده (نامنظم)
آندروما۲٬۲۰۰٬۰۰۰مارپیچی
آندروما۱۲٬۲۰۰٬۰۰۰بیضوی
آندروما۲۲٬۲۰۰٬۰۰۰بیضوی
آندروما۳۲٬۲۰۰٬۰۰۰بیضوی
ام ۳۲۲٬۲۰۰٬۰۰۰بیضوی
ان. جی. سی ۱۴۷۲٬۲۰۰٬۰۰۰بیضوی
ان. جی. سی ۱۸۵۲٬۲۰۰٬۰۰۰بیضوی
ان. جی. سی ۲۰۵۲٬۲۰۰٬۰۰۰بیضوی
ام ۳۳ مثلث۲٬۴۰۰٬۰۰۰مارپیچی
آی سی ۱۶۱۳۲٬۵۰۰٬۰۰۰بی قائده (نامنظم)
دی. دی. او ۲۱۳٬۰۰۰٬۰۰۰بی قائده (نامنظم)
حوت۳٬۰۰۰٬۰۰۰بی قائده (نامنظم)
جی. آر۸۴٬۰۰۰٬۰۰۰بی قائده (نامنظم)
آی. سی ۱۰۴٬۰۰۰٬۰۰۰بی قائده (نامنظم)
قوس۴٬۰۰۰٬۰۰۰بی قائده (نامنظم)
اسب بالدار۵٬۰۰۰٬۰۰۰بی قائده (نامنظم)
اسد (آ)۵٬۰۰۰٬۰۰۰بی قائده (نامنظم)


یاقوت

یاقوت

اقوت یکی از کانی‌های سنگ‌های آذرین، است که بعد از الماس سخت‌ترین کانی‌ها محسوب می‌شود. ترکیبات شیمیایی یاقوت آلومین خالص است که ممکن است به مقدار کم با مواد دیگر از قبیل کروک و آهن آغشته شود. در لایه‌های آتشفشانی قدیمی هند و تبت یافت می‌شود و دارای اقسام مختلف می‌باشد که مرغوب ترین و قیمتی تر از همه یاقوت آتشی است.

ریشهٔ نهایی این واژه از یونانی باستان huakinthos است که یک بار از عربی به صورت «یاقوت» و یک بار از فارسی میانه به صورت «یاکَند» وارد فارسی شده است. یاقوت یکی از سنگ‌های قیمتی می‌باشد که در صنعت و زیورها کاربرد دارد.

معدن‌های یاقوت در آفریقا، آسیا، استرالیا و گرینلند یافت می‌شوند. بیشتر یاقوت جهان در کشورهای میانمار، سری‌لانکا، کنیا، ماداگاسکار و تایلند قرار دارد. بهترین گونه یاقوت جهان در دره موگوک در میانمار (برمه پیشین) یافت می‌شود.

یاقوت در رنگهای سرخ و آبی و زرد در دسترس می‌باشد. در خرافات نشانه قدرت است.

باور پیشینیان[ویرایش]

بر پایه باور و خرافات پیشینیان همه گوهرها در آتش می‌گدازد بجز یاقوت رُمّانی. محمد بن محمود همدانی در کتاب عجایب‌نامه درباره یاقوت می‌گوید:

«طبع وی گرم و خشک است، به درجه رابع. هر که با خود دارد از طاعون ایمن بُوَد. یاقوت از زر و سرب سنگی‌تر بُوَد. معدن وی کوه رُهون است به سَرَندیب(سریلانکا) که آدم به آن فروآمد، و در میان دریاست. هر که یاقوت با خود دارد، خون در تن وی صافی کند و از خُمود و سکته و صرع ایمن بود.»

نگارخانه[ویرایش]

کیتین

کیتین

کیتین (به انگلیسیChitin)‏ پلیمر بلندی از n-استیل گلوکزامین، مشتقی از گلوکز است و در مکان‌های مختلف دنیای زنده یافت می‌شود. این ماده سازندهٔ اصلی دیوارهٔ سلولی قارچ‌ها، اسکلت خارجی بندپایانی چون خرچنگ‌ها و حشرات، رادولای نرمتنان و منقار سر پایان، از جمله ماهی مرکب و هشت‌پا است. کیتین همچنین دارای خواص درمانی اثبات شده و کاربردهای صنعتی است. کیتین ممکن است با پلی‌ساکارید سلولز و با پروتئین کراتین مقایسه شود. با اینکه کراتین یک پروتئین است اما کراتین و کیتین دارای کاربردهای ساختاری مشابهی هستند.

خواص فیزیکی و شیمیایی و عمل زیستی[ویرایش]

کیتین پلی ساکارید تغییر یافته‌ای است که نیتروژن دارد؛ و از واحدهای استیل گلوکز امین ( به طور درست‌تر، 1-(استیل امینو)-۲-دئوکسی گلوکز) ساخته شده است. این واحدها دارای اتصال بتا-۱،۴ (مشابه اتصال بین زیرواحدهای گلوکز در سلولز) میباشند. در نتیجه کیتین میتواند به عنوان سلولزی که یک گروه هیدروکسیل در هرمونومرش با یک گروه استیل امین جایگزین شده است، توصیف شود. این موضوع موجب افزایش پیوندهای هیدروژنی بین مولکول‌های درگیر در پیوند می‌شود که خودعاملی در افزایش مقاومت غشاهای کیتینی است.